نماز
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->



نماز
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

شرمنده نشوند 


چه بسیارند کسانی که از خواندن نماز در میان دوستان خود خجالت می کشند
یا با دیدن زرق و برق غرب از اظهار دین خود واهمه دارند یا خجالت می کشند ...

 

به این میگن جوان مسلمان

کسانی که نماز نمیخوانند !!! (عکس)

اللّهم وفّقنا لما تحبّ و ترضی



نخستین نماز استاد ملحد آمریکایی
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

جفری لانگ که در خانواده‌ای پروتستان در آمریکا به دنیا آمده است، در 18 سالگی ملحد می‌شود. او بعدها از طریق یکی از دانشجوهای مسلمانش نسخه‌ای ترجمه شده از قرآن کریم هدیه گرفت و پس از سه سال مطالعه آن، اسلام آورد. به گزارش جهان به نقل از فارس، نماز جویبار پاکی، راه رسیدن به کمال، ستون نور، پیچک راه عاشق، نور الانوار، سیم وصل میان انسان و خدا، تسلی‌بخش دل‌های خسته، توانایی پرواز در آسمان معنویات، سرچشمه نیکی‌ها و جاری شدن زیبایی‌ها در جویبار عشق است، بر آن شدیم که زیبایی‌های نماز را در قالب داستان به تصویر بکشیم که بخش دوم آن در ادامه می‌آید: * داستان اولین نماز دکتر جفری لانگ روزی که مسلمان شدم ،امام مسجد کتابچه‌ای درباره‌ چگونگی ادای نماز به من داد، ولی چیزی که برایم عجیب بود، نگرانی دانشجوهای مسلمانی بود که همراه من بودند، همه به شدت اصرار می‌کردند که راحت باش! به خودت فشار نیار! بهتره فعلاً آرام آرام پیش بری. پیش خودم گفتم: آیا نماز این‌قدر سخت است؟ ولی من نصیحت دانشجوها را فراموش کردم و تصمیم گرفتم نمازهای پنج‌گانه را به زودی شروع کنم، آن شب مدت زیادی را در اتاق خودم بر روی صندلی نشسته بودم و زیر نور کم اتاق حرکت‌های نماز را با خودم مرور می‌کردم و توی ذهنم تکرار می‌کردم، همین‌طور آیات قرآنی که باید می‌خواندم و هم‌چنین دعاها و اذکار واجب نماز را. از آن‌جایی که چیزهایی که باید می‌خواندم به عربی بود، باید آن‌ها را به عربی حفظ می‌کردم و معنی‌اش را هم به انگلیسی فرا می‌گرفتم، آن کتابچه را ساعت‌ها مطالعه کردم تا آن‌که احساس کردم آمادگی خواندن اولین نمازم را دارم، ساعت پایانی شب بود. برای همین تصمیم گرفتم نماز عشاء را بخوانم. داخل دستشویی آن کتابچه را روبه‌روی خودم بر روی سنگ روشویی گذاشتم و صفحه‌ی چگونگی وضو را باز کردم، دستورات داخل آن را قدم به قدم و با دقت انجام دادم، مانند آشپزی که برای اولین بار دستور پخت یک غذا را انجام می‌دهد! وقتی وضو را انجام دادم شیر آب را بستم و به اتاق برگشتم در‌ حالی‌که آب از سر و صورت و دست و پاهام می‌چکید. چون در آن کتابچه نوشته بود بهتر است آدم آب وضو را خشک نکند. وسط اتاق به سمتی که به گمانم قبله بود، ایستادم. نگاهی به پشت سرم انداختم که مطمئن شوم در خانه را بسته‌ام! بعد دوباره به قبله رو کردم. درست ایستادم و نفس عمیقی کشیدم، بعد دستم را در حالی که باز بود به طرف گوش‌هایم بالا بردم، طوری‌که لاله گوشم را لمس کردم. بعد با صدایی پایین الله‌اکبر گفتم، امیدوار بودم کسی صدایم را نشنیده باشد! چون هنوز کمی احساس انفعال می‌کردم، یعنی هنوز نتوانسته بودم بر این نگرانی که ممکن است کسی من را زیر نظر دارد غلبه کنم. ناگهان یادم آمد که پرده‌ها را نکشیده‌ام و از خودم پرسیدم: اگر کسی از همسایه‌ها من را در این حالت ببیند چه فکر خواهد کرد؟! نماز را ترک کردم و به طرف پنجره رفتم و نگاهی به بیرون انداختم تا مطمئن شوم کسی آن‌جا نیست، وقتی دیدم کسی بیرون نیست احساس آرامش کردم. پرده‌ها را کشیدم و دوباره به وسط اتاق برگشتم، یک بار دیگر رو به سوی قبله کردم و درست ایستادم و دستم را تا بناگوش بالا بردم و به آرامی گفتم: الله‌اکبر. با صدای خیلی پایینی که شاید شنیده هم نمی‌شد، به آرامی سوره‌ فاتحه را به سختی و با لکنت خواندم و پس از آن سوره‌ کوتاهی را به عربی خواندم، ولی فکر نمی‌کنم هیچ شخص عربی اگر آن شب تلاوت من را می‌شنوید، متوجه می‌شد چه می‌گویم!!پس از آن باز با صدایی پایین تکبیر گفتم و به رکوع رفتم، به ‌طوری که پشتم عمود بر ساق پایم شد و دست‌هایم را بر روی زانویم گذاشتم، احساس خجالت کردم، چون تا آن روز برای کسی خم نشده بودم، برای همین خوشحال بودم که تنها هستم. در همین حال که در رکوع بودم، عبارت «سبحان‌ ربی ‌العظیم وبحمده» را بارها تکرار کردم، پس از آن ایستادم و گفتم: سمع ‌الله لمن حمده، ربنا ولک الحمد حس کردم قلبم به شدت می‌تپد و وقتی بار دیگر با خضوع تکبیر گفتم دوباره احساس استرس بهم دست داد، چون وقت سجده رسیده بود، در حالی‌که داشتم به محل سجده نگاه می‌کردم، سر جایم خشکم زد... جایی که باید با دست و پیشانیم فرو می‌آمدم، ولی نتوانستم این کار را بکنم! نتوانستم به سوی زمین پایین بیایم، نتوانستم خودم را با گذاشتن بینی‌ام بر روی زمین کوچک کنم... به مانند بنده‌ای که در برابر سرورش کوچک می شود. احساس کردم پاهایم بسته شده‌اند و نمی‌توانند خم شوند، بسیار زیاد احساس خواری و ذلت بهم دست داد و خنده‌ها و قهقهه‌های دوستان و آشناهایم را تصور کردم که دارند من را در حالتی‌که در برابر آن‌ها تبدیل به یک احمق شده‌ام، نگاه می‌کنند، تصور کردم تا چه اندازه باعث برانگیختن دل‌سوزی و تمسخر آن‌ها خواهم شد، انگار صدای آن‌ها را می‌شنیدم که می‌گویند: بیچاره جف! عرب‌ها در سانفرانسیسکو عقلش را گرفته‌اند! شروع کردم به دعا: خواهش می‌کنم، خواهش می‌کنم کمکم کن... نفس عمیقی کشیدم و خودم را مجبور کردم که پایین بروم، الان روی دو زانوی خود نشسته بودم... سپس چند لحظه مردد ماندم و بعد پیشانیم را بر روی سجاده فشار دادم... ذهنم را از همه‌ افکار خالی کردم و گفتم: سبحان‌ ربی ‌الأعلی... الله‌ اکبر این را گفتم و از سجده بلند شدم و نشستم. ذهن خود را هم‌چنان خالی نگه داشتم و اجازه ندادم هیچ چیز حواسم را پرت کند. الله‌ اکبر و دوباره پیشانی‌ام را بر زمین گذاشتم. در حالی‌که نفس‌هایم به زمین برخورد می‌کرد، جمله‌ سبحان‌ ربی‌ الأعلی را خود به خود تکرار می‌کردم، مصمم بود که این کار را به هر قیمتی که شده انجام بدهم، الله اکبر برای رکعت دوم ایستادم، به خودم گفتم: هنوز سه مرحله مانده، برای آن قسمت نمازم که باقی مانده بود با عواطف و احساسات و غرورم جنگیدم، اما هر مرحله آسان‌تر از مرحله‌ قبل به نظر می‌رسید تا این‌که در آخرین سجده در آرامش تقریباً کاملی به سر می‌بردم. سپس در آخرین نشستنم، تشهد را خواندم و در پایان به سمت راست و چپ سلام دادم، در حالی‌که در اوج بی حسی قرار داشتم، هم‌چنان در حالت نشسته بر روی زمین باقی ماندم و به نبردی که طی کردم فکر کردم... خجالت کشیدم که چرا برای انجام یک نماز تا پایان آن این‌قدر با خودم جنگیدم. در حالی‌که سرم را شرم‌آگین پایین انداخته بودم، به خداوند گفتم: حماقت و تکبرم را ببخش، آخر می‌دانی من از جایی دور آمدم... هنوز راهی طولانی مانده که باید طی کنم و در آن لحظه احساسی پیدا کردم که قبلاً تجربه نکرده بودم و برای همین وصف آن با کلمات غیر‌ممکن است. موجی من را در بر گرفت که هیچ‌‌گونه نمی‌توانم وصفش کنم، جز این‌که آن حس به «سرما» شبیه، بود و حس کردم که از نقطه‌ای داخل سینه‌ام بیرون می‌تابد، چونان موجی بود عظیم که در آغاز باعث شد جا بخورم، حتی یادم هست که داشتم می‌لرزیدم، جز این‌که این حس چیزی بیشتر از یک احساس بدنی بود چون به طرز عجیبی در عواطف و احساسات من تاثیر گذاشت، گو این‌که «رحمت» به شکلی تجسم یافت و مرا در بر گرفت و در درونم نفوذ کرد. سپس بدون این‌که سببش را بدانم گریه کردم، اشک‌ها بر صورتم جاری شد و صدای گریه‌ام به شدت بلند شد، هرچه گریه‌ام شدیدتر می‌شد حس می‌کردم که نیرویی خارق‌العاده از رحمت و لطف مرا در آغوش می‌گیرد، این گریه نه برای احساس گناه نبود... گر چه این گریه نیز شایسته من بود... و نه برای احساس خاری و ذلت و یا خوش‌حالی... مثل این بود که سدی بزرگ در درونم شکسته و ذخیره‌ای عظیم از ترس و خشم را به بیرون می‌ریزد. در حالی‌که این‌ها را می‌نویسم از خودم می‌پرسم که آیا مغفرت الهی تنها به معنای عفو از گناهان است و یا بلکه به همراه آن به معنای شفا و آرامش نیز هست، مدتی همان‌گونه بر روی دو زانو و در حالی‌که به سوی زمین خم بودم و صورتم را بین دو دستم گرفته بودم، می‌گریستم. وقتی در پایان، گریه‌ام تمام شد به نهایت خستگی رسیده بودم، آن تجربه به حدی غیر‌عادی بود که آن هنگام هرگز نتوانستم برایش تفسیری عقلانی بیابم، آن لحظه فکر کردم این تجربه عجیب‌تر از آن است که بتوانم برای کسی بازگو کنم، اما مهم‌ترین چیزی که آن لحظه فهمیدم این بود که من بیش از اندازه به خداوند و به نماز محتاجم. قبل از این‌که از جایم بلند شوم این دعای پایانی را گفتم: «خدای من! اگر دوباره به خودم جرأت دادم که به تو کفر بورزم، قبل از آن مرا بکش! مرا از این زندگی راحت کن. خیلی سخت است که با این همه عیب و نقص زندگی کنم، اما حتی یک روز هم نخواهم توانست با انکار تو زنده بمانم!». * مطالعه سه سال بر روی قرآن، استاد آمریکایی را مسلمان کرد داستانی که خواندید، روایت اولین نماز دکتر جفری لانگ استاد ریاضیات دانشگاه کانزاس است که برگرفته از کتاب «Even Angels Ask » (حتی فرشتگان نیز می‌پرسند) اثر اوست. جفری لانگ که در خانواده‌ای پروتستان در آمریکا به دنیا آمده در ۱۸ سالگی ملحد می‌شود، وی از طریق یکی از دانشجوهای مسلمانش نسخه‌ای ترجمه شده از قرآن هدیه گرفت و ظرف سه سال همه‌ آن را مطالعه کرد و در پایان تصمیم گرفت اسلام بیاورد. وی تاکنون چند کتاب درباره‌ تجربه ایمان خود نوشته که از این میان می‌توان به کتاب «نبرد برای ایمان» اشاره کرد.

فواید نماز شب
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

 

 فوايد نماز شب

1) باعث خشنودي خدا و دوستي ملائكه است.
2) باعث مباهات خداوند بر فرشتگان است.
3) باعث درخشش براي اهل آسمان همانند ستارگان است.
4) باعث روشني دل است.
5) باعث استجابت سريع دعا است.
6) باعث پزيرش توبه و پاك شدن از گناهان از جانب حضرت حق است.
7) باعث كفاره گناهان است.
8) باعث زيبايي صورت و شادابي چهره و نوراني شدن آن در طول روز است.
9) باعث سلامتي و تندرستي و رفع انواع بيماريهاي جسمي و روحي است.
10) باعث از بين رفتن غم و اندوه و تقويت نور چشم است.
11) باعث تمسك يافتن به اخلاق انبياء و اولياي خداوند است.
12) باعث انجام دادن سنّت پيامبران و صالحان است.
13) باعث تابش نور خدا به او مي‌شود.
14) باعث مهر و محبت و محبوب القلوب شدن بين مردم است.
15) باعث افزايش عمر است.
16) باعث جلب رزق و روزي فراوان و ادعاي قرض است.
17) باعث نوعي صدقه است.
18) باعث نوشته شدن چهار ثواب بزرگ براي خود است.
19) خداوند نه صف از ملائكه پشت سر نمازگزار قرار مي‌دهد.
20) كليد رفتن به بهشت و جواز عبور از پل صراط است.
21) زينت آخرت و نور مؤمن در آخرت است.
22) نماز شب همچون سايباني در روز قيامت است بر سرش.
23) نماز شب لباس بدن نمازگزار است در روز قيامت درحاليكه همه عريانند.
24) نماز شب در روز قيامت همچون نوري در برابرش است و چشم نمازگزار نماز شب در روز قيامت شادمان است.
25) نماز شب ميان شخص نمازگزار و آتش جهنم همچون حائلي فاصله مي‌گذارد.
26) ميزان اعمال خوب نمازگزار در روز قيامت سنگين است.
27) نماز شب همچون تاجي در روز قيامت است بر سرش.
28) چراغي است براي تاريكي قبر و برطرف كننده وحشت تاريكي قبر است.
29) نماز شب همچون مشعلي نوراني است در تاريكي قبر
30) نماز شب، نمازگزار را از عذاب قبر ايمن مي‌كند و برات آزادي از آتش جهنم است.



نماز ( إن قُبلتْ قُبل ما سِوا ها و إن رُدّت رُدّ ما سِواها )
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

اثرات سبک شمردن نماز در دنیاودر قبر
رسول الله(ص) :هر كس چه مرد باشد و چه زن ، نمازش را سبك بشمارد، خداوند او را به پانزده مصيبت گرفتار مى نمايد: شش چيز در دار دنيا، و سه چيز هنگام مرگ ، و سه چيز در قبرش ، و سه چيز در قيامت هنگام بيرون آمدن از قبر.امّا مصيبتهايى كه در دار دنيا بدان مبتلا مى گردد:
نخست اينكه : خداوند، خير و بركت را از عمر او برمى دارد.
دوّم اينكه : خداوند، خير و بركت را از روزى اش برمى دارد.
سوّم اينكه : خداوند - عزّوجلّ - نشانه صالحان را از چهره او محو مى فرمايد.
چهارم اينكه : در برابر اعمالى كه انجام داده اجر و پاداش به او داده نمى شود.
پنجم اينكه : دعاى او به سوى آسمان بالا نمى رود و مستجاب نمى گردد.
ششم اينكه : هيچ بهره اى در دعاى بندگان شايسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.
جناب استاد شیخ علی اکبر تهرانی :
بعد آقا رسول‌الله (ص) می‌فرماید:کسی که نماز را سبک بشمارد یا در نماز سستی کند، این را خوب گوش کنید، گفتم اول سال هشتاد‌ونه است هفته اول است ما می‌خواهیم ان‌شاءالله بفهمیم، بدانیم که چه چیز ما را در دنیا بدبخت می‌کند، در آخرت ذلیل. لذا این است که می‌فرماید برايش هیجده‌تا کیفر نوشته، من ده‌تایش را نوشتم، یک دانه‌اش بس است، این ده‌تا کیفری که من نوشتم کسانی که نماز را سبک بشمارند یا نماز را سست بگیرند، اولاً به شما بگویم ها، کسانی که نماز اول وقت می‌خوانید، خودتان می‌دانید دروغ می‌گویید، می‌دانید دروغ می‌گویید. از این‌ور صدها مسئولیت صبح‌ تا ظهر داشتی، صدتا هم تا شب داشتی، بی‌خیالش هستی، حالا برای اینکه خودت را توجیه کنی، اول وقت مي‌گويي الله‌اکبر بعد هم مردم را گول بزنی، این‌طوري تو نماز را مسخره کردی! صد جای قرآن ما داریم برپا دارید نماز را، یعنی آنجایی که حرام پیش می‌آید، آنجا كه باید بگویی، آنجا که باید اخمت را در همدیگر بکنی، آنجا که باید مخالفت بکنی.
مصيبتهايى كه در قبرش بدان گرفتار مى گردد:
اوّل اينكه : خداوند فرشته اى را بر او مى گمارد تا او را در قبر نگران و پريشان نموده و از جايش بركَنَد.
دوّم اينكه : خداوند گور را بر او تنگ مى گرداند.
سوّم اينكه : قبرش تاريك مى شود.

zara



نمازي مجرب براي برآورده شدن حاجت
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

«مرحوم علامه نهاوندی» فرموده است:
یکی از نمازهایی که در رساندن انسان به مطلوب خود، به تجربه ثابت شده خواندن چهاررکعت نماز است به این طریق که این نماز به دو سلام ختم شود.
در رکعت اول پس از سوره حمد، صد مرتبه افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد (سوره غافر، آیه ۴۴) خوانده شود.

در رکعت دوم، پس از سوره حمد، صد مرتبه الا الی الله تصیر الامور (سوره شوری آیه ۵۳) خوانده شد.
در رکعت سوم پس از سوره حمد صد مرتبه نصر من الله و فتح قریب (سوره صف آیه ۱۳) و در رکعت چهارم پس از سوره حمد صد مرتبه انا فتحنا لک فتحا مبینا (سوره فتح آیه ۱) و پس از خواندن نماز به سجده رود و صد مرتبه بگوید:
غفرانک ربنا و الیک المصیر (سوره بقره، آیه ۲۸۵)
و صد مرتبه استغفرالله و اتوب الیه را بر زبان جاری کند.



تفاوت نماز شیعه و سنی
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

1. خواندن بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم در نماز

در نمازهای جماعت, در قرائت حمد و سوره توسط امام جماعت بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم را نمی‌شنویم و

این سوال مطرح می‌گردد که چرا آنان در نمازهای بسم‌الله را نمی‌خوانند؟

اهل‌سنت درباره خواندن بسم‌الله در نماز, دیدگاه متفاوتی با شیعه دارند؛ از نظر شیعه, بسم‌الله جزئی از

سوره است و باید خوانده شود و مستحب است که حتی در نمازهایی که آهسته خوانده شود, بسم‌الله

در نماز بلند خوانده شود و این یکی از شعائر شیعه است.

ولی بسیاری از اهل‌سنت, بسم‌الله را جزء سوره نمی‌دانند, حنفی‌ها و حنبلی‌ها در عین حال که آن را

جزء سوره نمی‌دانند اما خواندن آن را در آغاز حمد و سوره مستحب می‌دانند؛ ولی به نظر آنها اگرچه نماز

جهری باشد مانند نمازهای مغرب و عشاء باید بسم‌الله آهسته خوانده شود.

 

2. گفتن آمین پس از قرائت نماز

از نظر فقهای اهل سنت برای امام جماعت و مامومین مستحب است که در نمازهایی که بلند خوانده

می‌شود پس از تمام سوره حمد, همگی آمین بگویند.

از نظر فقه شیعه گفتن آمین پس از حمد جایز نیست و موجب باطل شدن نماز می‌شود و در روایات

متعددی از ائمه معصومین (ع) گفتن آمین پس از سوره حمد منع شده است.

 

3. خواندن نماز به صورت دست‌بسته

اهل سنت در قیام نماز دست راست خود را روی دست‌چپ می‌گذاردند و هر دو دست را روی ناف یا بالای

آن قرار می‌دهند, البته در این مسئله میان مذاهب چهارگانه اهل سنت اختلاف‌نظر وجود دارد, حنیفه,

شافعیه و حنبلیه این کار را لازم و یکی از سنت‌های نماز می‌دانند, ولی مالکیه آن را لازم و سنت

نمی‌دانند.

از نظر شیعه و مکتب فقهی اهل‌بیت(ع) این کار بدعت و حرام است و نماز را باطل می‌کند و از آن‌جا که

بعضی از اهل‌سنت نیز با دست باز نماز می‌خوانند, در این مسئله, مشکلی برای شیعه وجود ندارد.

 

4. برگرداندن صورت به چپ و راست در حال خواند سلام

شافعی‌ها و حنفی‌ها و حنبلی‌ها عقیده دارند که مستحب است نمازگزار در حال خواندن سلام نماز, در

سلام اول صورت خود را به طرف راست و در سلام دوم به طرف چپ برگرداند, آن هم به اندازه‌ای که از پشت‌سر صورت او دیده شود. مالکی‌ها نیز این کار را مستحب می‌دانند, ولی آن را به سلام آخر اختصاص

داده‌اند.

از نظر شیعه نمازگزار هنگام سلام نماز نباید صورتش از قبله منحرف شود.

 

5. قنوت

از نظر فقه شیعه, قنوت, در رکعت دوم تمام نمازها, مستحب است ولی اهل سنت معتقدند که قنوت در

نماز در حالی مستحب است که بلا و مصیبتی بر دیگر, که در چنین حالتی مستحب است قنوت بخوانند و

برای رفع آن بلا از مسلمانان, دعا کنند. آنها این قنوت را القنوت‌عندالنازعه می‌نامند و در غیر این صورت

قنوت نمی‌خوانند.

از نظر شیعه قنوت واجب نیست, بنابراین ترک آن اگرچه از روی عمد باشد اشکالی در نماز ایجاد نمی‌کند.

 

6. عبور از مقابل نمازگزار

از نظر اهل‌سنت عبور کردن از مقابل نمازگزار حرام است, حتی در بعضی از کتاب‌های حدیثی آنان آمده

است که نمازگزار باید مانع عبور عابر از مقابل خود باشد, اگرچه این کار به درگیری بکشد, و کسی که از

مقابل نمازگزار عبور می‌کند شیطان است. به همین جهت وقتی در مکه یا مدینه از مقابل کسی که نماز

می‌گذارد, عبور کنید, با اعتراض شدید او و دیگران روبرو می‌شوید و حتی ممکن است برای این کار

خشونت هم نشان بدهند. بنابراین زائران ایرانی باید از پیش, به این مسئله توجه داشته باشند.

از نظر شیعه عبور از مقابل نمازگزار حرام نیست ولی مستحب است که نمازگزار حایلی مانند عصا یا

تسبیح یا چوب یا ریسمان قرار دهد تا میان او و کسانی که از مقابل او عبور می‌کنند قرار گیرد, و این از

باب احترام به نماز و رمز انقطاع از مردم به سوی خداست.

 

7. اذان و اقامه

از نظر اهل‌سنت, اذان گفتن برای نماز صبح, پیش از رسیدن وقت آن, یعنی پیش از طلوع‌فجر مستحب

است, و لذا آنان حدود بیش از طلوع‌فجر اذان می‌گویند که در حقیقت اعلام وقت نافله است تا مردم برای

خواندن نماز صبح آماده شوند و بیش از آن, نمازهای نافله را بخوانند.

و چون وقت نماز صبح می‌رسد یکبار دیگر اذان می‌گویند و این اذان برای اعلام داخل شدن وقت نماز صبح

است, و پس از آن اقامه می‌گویند. بنابراین برای نماز صبح دوبار اذان و یک‌بار اقامه گفته می‌شود. از نظر

فقهای شیعه, اذان باید پس از داخل شدن وقت گفته شود.

اهل‌سنت جمله حی‌علی خیرالعمل را در اذان صبح نمی‌گویند. در برخی از کتاب‌های آنان آمده است که

در زمان پیامبراسلام(ص)و زمان خلیفه اول, این جمله در اذان گفته می‌شد و خلیفه دوم از آن نهی کرد و

دستور داد در اذان صبح به جای این جمله دوبار بگویند: الصلوه خیر من النوم.



فقط با یه (( یا الله ))
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
خدایا !خسته ام!نمی توانم.
بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان(۱).
خدایا !خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.
بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان .
خدایا سه رکعت زیاد است .
بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان .
خدایا !امروز خیلی خسته ام!آیا راه دیگری ندارد؟
بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله.

خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله .
خدایا هوا سرد است!نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم .
بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.



تاثير نماز بر روح و جسم انسان
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

اللهم ارزقنا توفیق الصلاةَ الحسنی
تاثير نماز بر احساس امنيت رواني
 
   پس كداميك از دو دسته مردم سزاوار به امنيت اند ( بگوييد ) اگر مي دانيد ! ( بگو ) : كساني كه ايمان آورده اند و ايمان خود را به ستم نياميخته اند . ( سوره مباركه انعام ـ آيه شريفه 82)...



نماز
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

نماز

 

  • تاريخچه پيدايش
  • نماز از چه زمانى به وجود آمد؟ آيا از اول خلقت بر انسان واجب بوده يا تنها مسلمانان مأمور به آن بوده‌اند، اگر وجود داشته كيفيت و كميت آن چگونه بوده است؟